از آنجا که مناطق پیرامونی طرحها و پروژههای معدنی کشور عموماً بکر و از شهرهای بزرگ دور بوده و به مناطق محروم و حاشیهای استانها نزدیک است، متقاضیان شغل و درآمد هرچند اندک در آنجا فراوان هستند. چه بسا با ایجاد یک شغل معدنی با حداقل حقوق و دستمزد، یک خانواده روستایی تشکیل و توسعه یابد و یک خانواده شهری از فقر و محرومیت نجات یابد.
تقریبا 83 درصد معادن کشور همجوار مناطق محروم روستایی هستند، این مناطق به هر میزانی که مستعد رشد و بالندگی هستند، به همان میزان و به دلیل فقر و بیکاری در معرض فساد و آسیبهای اقتصادی و اجتماعی قرار دارند. وجه تمایز این دو حالت فقط در وجود و عدم وجود کافی شغل است . معادن این قابلیت را دارا هستند که اشتغال را به معنای حقیقی رونق بخشند.
در ایران به ازای راه اندازی یک مجموعه تولیدی معدنی با ظرفیت 100 هزار تن تولید در سال در کنار یک روستا به شرط داشتن زنجیره صنایع وابسته 127 نفر به طور مستقیم مشغول به کار دائم و تمام وقت خواهند شد( البته استاندارد اشتغال زایی به ازای هر 100 هزار تن ماده استخراجی 70 نفر است). در ایران روستاهایی هستند که هزاران نفر جمعیت دارند و در کنار معادن بزرگ در فقر مطلق زندگی میکنند. دلایل این موضوع را می توان به ترتیب زیر برشمرد:
1- عدم شناخت کافی ساکنین مناطق محروم نسبت به معدن و قوانین معدنی
2- عدم آشنایی ساکنین روستا یا بخش همجوار معدن با فعالیت های تعاونی و محسنات آن
3- سرمایه اولیه زیاد مورد نیاز فعالیت های معدنکاری
4- پیچیده بودن فرآیند ثبت و دریافت مجوزهای قانونی راه اندازی معدن
5- نبود زیر ساختهای مناسب برای احداث یک مجموعه معدنی در خارج از شهر ها (راه ، آب ، انرژی ، جاده ، وسایل و تجهیزات ارتباطی و ...)
6- عدم حمایت حقیقی دولت از فعالیت معدنی افراد حقیقی به طور خاص روستاییان
سنگچین