آقای سالار باوند افزود: یکی از چالشهای اصلی در حوزه معادن، واگذاری غیر اصولی معادن است که بخشی از آن از طریق قراردادهای پیمان مدیریت شکل میگیرد.
وی با بیان اینکه الگوی ” پیمان مدیریت “ از اواخر دولت ششم در حوزه معادن شکل گرفته است، گفت: بررسی مجموعههای معدنی که به این شکل واگذار شده اند نشان میدهد افرادی که برای مدیریت این معادن انتخاب شده اند، از تخصص و توان مدیریتی لازم برای معادن برخوردار نبودند و یا با اعمال نظر برخی افراد باعث شدند که مجموعههای معدنی به سمتی سوق پیدا کند که واگذاری آن توجیه پذیر باشد.
وی با اشاره به تفاوت قرارداد پیمان مدیریت با پیمانکاری گفت: پیمان مدیریت یعنی گروهی که مدیریت یک مجموعه را بر عهده میگیرند، صرفاً با دولت پیمان میبندند و هیچ سرمایه گذاری در آن معدن انجام نمیدهند و به ازای این قرارداد درصد، حقوق یا حق السهم از دولت میگیرند؛ در واقع، کسی که از طریق قرارداد پیمان مدیریت در یک مجموعه معدنی فعالیت میکند سرمایه ندارد و تجهیزات و ماشین آلات همه از دولت است و آن شخص یا گروه فقط به جای دولت تصمیم میگیرد، کار میکند و امضا میکند، اما در قرارداد پیمانکاری، پیمانکار سرمایه گذار است و تامین ماشین و آلات و تجهیزات نیز بر عهده خودش است.
باوند با اشاره به اینکه واگذاری معادنی که با قرارداد پیمان مدیریت در اختیار ایمیدرو است، گفت: برای آنکه ایمیدرو بتواند این معادن را واگذار کند نیاز بوده آنها را ناکارآمد جلوه دهد، یعنی نشان دهند که دولت در مدیریت این حوزهها توانایی لازم را ندارد و نیاز است کسانی از بیرون بیایند و مدیریت این معادن را بر عهده بگیرند.
این کارشناس معدن با اشاره به معدن آهک پیربکران به عنوان یک نمونه از معادنی که از طریق پیمان مدیریت به راهبر واگذار شده است، گفت: در سال ۹۴ معدن آهک پیربکران سالیانه یک و نیم میلیون تن تولید داشته و برنامه تولید ۲ و نیم میلیون تن در سال برای این معدن نیز هدف گذاری شده بود، اما به دلیل مشکلاتی که برای این معدن از سوی برخی افراد ایجاد شد، به بهانه ناتوانی مدیریت معدن، در مهر ماه ۹۹ این معدن به بخش خصوصی واگذار میشود و معدنی که میزان تولید آن در سال ۱۳۹۴، ماهانه حدود ۱۵۹ هزار تن بوده به ۶۵ هزار تن در هر ماه سال ۱۴۰۰ میرسد.
باوند با اشاره به ایجاد گلوگاههایی در این نوع قراردادها گفت: برای آنکه بتوانند معادن را به افراد خاص واگذار کنند، در قراردادها مواردی را ذکر میکنند یا قیمتی را پیشنهاد میدهند تا افرادی که به طور طبیعی در مزایده معادن شرکت میکنند، حاضر به مشارکت نشوند و بتوانند افرادی که مدنظر خودشان است را به عنوان برنده مزایده اعلام کنند.
وی افزود: به طور مثال در قرارداد معدن آهک پیربکران در یک بند گفته شده که راهبر موظف است در مدت دو سال ۲ خط تولید کاغذ از کربنات کلسیم، هر کدام به ظرفیت ۱۰ هزار تن را احداث کند، اما با گذشت ۲ سال از قرارداد این معدن هیچ کلنگی برای احداث خط تولید کاغذ زده نشده است؛ حال سوال این است که چرا ایمیدرو قرارداد راهبری را که به تعهداتش عمل نکرده است، لغو نمیکند و این مجموعه را پس نمیگیرد؟
باوند اضافه کرد: این در حالی است که در همه قراردادهای راهبری آمده است که اگر راهبر به تعهداتش عمل نکند باید قرارداد فسخ شود، اما در معادن این اتفاق صورت نمیگیرد.