درباره فعالیتهای معدنی همیشه حرفهای غیرکارشناسی زیادی بهگوش میرسد که علل و اهداف مختلفی دارند. این خبرها – که معمولا هم غیرکارشناسی هستند و مطالعه دقیقی روی آنها انجام نشده است – در رسانههای مختلف بازتاب پیدا میکند و موجی از دلواپسیها را بهدنبال میآورد. معدن کوه بیبی شهربانو سالیان سال است که فعال بوده و مورد بهرهبرداری قرار گرفته است.
اما همانطور که میتوان دید، نه کوهی محو شده و نه اتفاقی برای مردم منطقه رخ داده است. البته برای پاسخ دادن به ادعاهایی که اخیرا درباره این معدن منتشر شده باید مطالعات کارشناسی دقیقی انجام شود تا اطلاعات، صحیح و مستند باشد اما در مجموع میتوان گفت که فعالیت معدنکاران ما طبق قانون معادن است. بر اساس این قانون ۱۵ درصد از حقوق دولتی باید به حساب خزانه واریز شود تا برای بازسازی مناطق عملیاتی مورداستفاده قرار گیرد و بازسازی معمولا زمانی آغاز میشود که بهرهبرداری خاتمه پیدا کرده باشد.
البته در بعضی از پروژهها، وقتی بهرهبرداری از یک سینهکار تمام شد، عملیات بازسازی و احیا آغاز میشود. اما در بیشتر مواقع چنین شرایطی مهیا نیست و بهدلیل مشکلات فنی و ترابری، کار معدن بهصورت همزمان پیشرفت میکند. متاسفانه سوءظن زیادی نسبت به فعالیتها در بخش معدن وجود دارد و رسانهها، افکار عمومی و کارشناسانی که با مقوله معدن آشنایی چندانی ندارند، به آن دامن میزنند. کشور ما بهعلت وسعت زیاد و نوع خاص اقلیم خود، ظرفیتهای زیادی در حوزه معدن دارد. این معادن معمولا دور از شهرها و در نقاطی است که از جمعیتهای انسانی فاصله دارد. بههمین دلیل در استانهای شمالی شاهد کمترین فعالیت معدنی هستیم، بهعوض در استانهای مرکزی که از نظر پوشش گیاهی و جانوری، جنگل و مرتع ضعیفتر هستند، اوج فعالیتهای معدنکاری ایران وجود دارد.
معدن و محیط زیست همواره همزیستی مسالمتآمیزی داشتهاند. اگر طراحی معدن اصولی باشد و بحث فنی ـ مهندسی آن رعایت شود، آسیبی حداقلی به محیطزیست وارد خواهد شد. حتی نمونههای متعددی را میتوان ذکر کرد که فعالیت معادن همراستا با منافع محیطزیستی شده است. مثلا پروژههایی در مناطق حفاظتشده داشتهایم که به پناهگاهی برای حیاتوحش منطقه تبدیل شده است. فرآیند معدنکاوی تا بهرهبرداری ۳ فاز اصلی دارد؛ فاز اول اکتشاف و حفاری که نیازی به مصرف آب ندارد. فاز دوم، استخراج است که باز هم با آب سروکار ندارد مگر آبی که در تونلهای ما جاری میشود که از تونل خارج و در طبیعت رها میشود. در فاز سوم که فرآوری است به استفاده از آب نیازمندیم.
البته مصرف در این بخش هم بستگی زیادی به نوع فرآوری دارد. مصرف آب در بسیاری از فرآوریها، در یک سیکل بسته اتفاق میافتد و آب مصرفی مدام در این چرخه مورداستفاده قرار میگیرد. البته در تولید فولاد – که در زنجیره نهایی فاز معدن قرار دارد – مصرف آب کمی بیشتر است؛ بنابراین توصیه میشود در مناطقی احداث شوند که کمبود آب وجود نداشته باشد. در مجموع میتوان گفت در کل صنعت کشور – نهفقط فعالیتهای مربوط به صنایع معدنی – تنها ۷درصد از کل منابع آب شرب کشور مورداستفاده قرار میگیرد که از آن میان ۳ تا ۴ درصد آن در بخش معدن بهمصرف میرسد. در بحث افزایش آلودگی هوا باید گفت بعضی از فعالیتهای معدنی که فرآیند دانهبندی و سایزبندی دارد – مثلا معادن شن و ماسهها که نزدیک شهرها است – ممکن است در شعاع محدودی از مناطق همجوار باعث ایجاد پدیده گردوغبار شود. اما این تاثیر بسیار اندک و در حدی کمتر از یک درصد است که منطقه گستردهای را تحتالشعاع قرار نمیدهد.
در پایان، باید به این نکته اشاره کرد که همواره بین سازمان محیط زیست و معدن در مورد مسائل محیط زیستی اختلافنظر وجود داشته و دارد. البته سازمان محیط زیست استانداردها و دغدغههای خاص خود را دارد و توجه به آنها مطالبه همگانی است. اما نباید این نکته را هم از نظر دور داشت که از یک سو بخش معدن به نسبت سایر صنایع کشور، کمترین تعارض را با محیط زیست دارد و تا بهحال حتی یک نمونه وجود نداشته است که آلودگی ناشی از معدن در یک منطقه ایجاد بحران کرده باشد. از سوی دیگر این بخش حلقه اول زنجیره تولید است. ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی کشور مربوط به صنعت ساختمان است که بخش قابلتوجهی از ملزومات آن از بخش معدن تامین میشود. همینطور صنایع خودروسازی، فولاد، سیمان و بسیاری دیگر از صنایع، نیازمند مواد اولیه معدنی است. پس توقف فعالیت یا محدودیت برای بخش معدن نتیجهای جز ایجاد مشکل در کل زنجیرههای تولید ـ که بسیار هم گسترده است ـ نخواهد داشت.