پیشبینی آینده در تمامی دورهها جذاب بوده و این جذابیت در دنیای امروز که سرعت رشد تکنولوژی بالاست، بیشتر هم شده است.
در تمامی دورهها آینده بشر و پیش بینی آن بسیار جذاب بوده است، به خصوص در دنیای امروز که سرعت رشد تکنولوژی بسیار بیشتر شده است و هر روزه شاهد اختراع و نوآوری جدید در مسیر زنجیره تولید هستیم.
صنعت و جامعه باید متحد شوند تا با تسهیل دسترسی به اطلاعات برای کمک به رفع بغرنج ترین دشواری هایمان بر توانمندسازی هم افراد و هم سازمان ها متمرکز شوند، برای مثال اگر هوش مصنوعی یکی از اولویتهای اصلی فناوری است، سلامت نیز قطعاً یکی از ضروری ترین کاربردهای هوش مصنوعی است.
در سال ۲۰۱۶ شرکتهای مایکروسافت، آمازون، گوگل، فیسبوک آیبیام همکاریها در زمینه هوش مصنوعی را در جهت بهرهمندی افراد و جوامع شروع کردند. هدف این همکاری ارتقای درک عمومی از هوش مصنوعی و تدوین بهترین شیوهها برایچالشها و فرصتهای موجود در این عرصه بود.
این همکاریهادر پی پیشبرد پژوهشها در توسعه و آزمایش سیستمهای ایمنی هوش مصنوعی در حوزههایی همچون خودروسازی و سلامت، همکاری انسان و هوش مصنوعی، جابجایی اقتصادی و نحوه استفاده از هوش مصنوعی در راستای منافع جامعه است.
حفظ رشد اقتصادی و بهرهوری برای همگان هدفی است که همه در ذهن داریم و فناوری نقش طلایه دار را ایفا میکند. یکی از نکاتی که باید در ذهن داشته باشیم، تأکید بر آموزش ویادگیری مهارتهای همراه با کاربرد مضاعف و گسترده این نوآوریهای فناورانه در سطح اقتصادهای محلی است (به ویژه در بخشهایی که هر کشور یا منطقه دارای مزیت نسبی است همچون صنعت معدن ).
وقتی فناوریهای خط شکن و نیز کارکنانی آموزشدیده برای استفاده و بهرهبرداری از آنها در میزان استفاده از آنها ضرب شوند، گسترش رشد اقتصادی و فرصتها برای همگان ایجاد میشوند.
در نهایت سنگ بنای جهان امروز اعتماد به دنیای دیجیتال است، در گوشه و کنار این جهان نیازمند قوانین جدیدی هستیم که از نوآوری و استفاده مطمئن از فناوری پشتیبانی کند، بزرگترین مشکل هم قوانین منسوخی هستند که به هیچ روی پاسخگوی مشکلات امروزه نیستند.
جهان امروز بر سر تقاطع واقع شده است، سیستمهای اجتماعی و سیاسی که میلیونها نفر را از فقررهانیده و سیاستهای ملی و جهانی ما را برای نزدیک به نیم قرن شکل دادهاند، امروزه دیگر بهکارمان نمیآیند.
منافع اقتصادی تلاشها و نبوغ انسانبیشازپیش در اختیار اقلیتی خاص قرار دارند، نابرابریها در حال افزایش است و اثرات جانبی منفی اقتصاد جهانی یکپارچه ما در حال آسیب زدن به محیط زیست و جمعیتهای آسیب پذیر است؛ ذینفعان در کمترین حد توانایی برای جذب هزینهها یپیشرفت هستند.
در این بستر متزلزل سیاسی و اجتماعی است که ما هم با فرصتها و هم با چالشهای طیفی از فناوریهای قدرتمند نوظهور مواجه هستیم؛ از هوش مصنوعی و زیست فناوریها گرفته تا مواد پیشرفته و رایانش کوانتومی این فناوریها که آنها را مولفههای انقلاب صنعتی چهارم مینامیم که تغییراتی بنیادین در نحوه زیست ما ایجاد خواهند کرد.
این فناوری های نوظهور صرفاً پیشرفتهایی تدریجی در ادامه فناوریهای دیجیتال امروزین نیستند. این فناوریها شیوههای کنونی حس کردن، محاسبه، سازماندهی، اقدام و اجرا را ارتقا میدهند.
خبر خوب اینکه تحولات انقلاب صنعتی چهارم کاملا در کنترل ما قرار دارد و تازه در اولین مراحل آن هستیم. امروزه هنجارها و قوانین حاکم بر فناوری های نوظهور در دست تدوین و نگارش هستند و همه میتوانند و باید درباره نحوه تاثیرگذاری فناوریهای جدید بر خودشان اظهار نظر کنند.
اما حضور در این بزنگاه بدین معناست که ما مسئولیتی عظیم داریم. امروزه فرصت داریم فناوریهای جدید را طوری سامان دهیم که مصالح عامه را ارتقا دهیم، کرامت انسانی را بهبود بخشیم و از محیط زیستمان حفاظت کنیم.
انقلاب صنعتی چهارم فصلی جدید در پیشرفت بشر است؛ فصلی که با افزایش دسترسی به مجموعهای از فناوریهای خارقالعاده تعامل بین آنها میسر شده و بر سه انقلاب صنعتی پیشین استوار است. این انقلاب که هنوز در مراحل ابتدایی است، فرصتها ومسئولیتهایی بر دوش ما میگذارد تا نه فقط طراحی فناوریهای جدید، که شیوههای چابک تری را برای حکمرانی وارزشهای مثبت شکل دهد که نحوه زیست، کار و ارتباطمان با یکدیگر را عمیقاً دگرگون میکند. فناوریهای نوظهور میتوانند منافعی شگرف برای صنایع و جوامع در پی داشته باشند؛ هرچند، تجربههای انقلابهای صنعتی پیشین نشان میدهد که برای تحقق کامل این منافع جهان باید برسه چالش ضروری غلبه کند.
ما برای دستیابی به آیندهای نویدبخش باید:
۱- مطمئن شویم منافع انقلاب صنعتی چهارم عادلانه توزیعمیشوند؛
۲- اثرات جانبی انقلاب صنعتی چهارم را از لحاظ ریسک ها و آسیب هایی که در پی دارند مدیریت کنیم؛
۳- مطمئن شویم انقلاب صنعتی چهارم انسان فرمان و انسانم دار است
به موازاتی که رهبران با عدم قطعیت های ناشی از تغییرات فناورانه پرشتاب دست و پنجه نرم می کنند، باید دانست که انطباق با این تغییرات در گرو پیشبینی آینده نیست. دشوارترین کارایجاد ذهنیتی است که تاثیرات سیستمی و تاثیرات بر افراد را در نظر میگیرد؛ ذهنیتی آینده گرا که با ارزشهای مشترک گروههای متنوع ذینفعان همسو باقی می ماند.