در زنجیره تولید معدن از استخراج و فرآوری مواد معدنی، انواع مختلف باطلههای معدنی میتوانند شکل بگیرند.
روﺑﺎره، کاﻧﺴﻨﮓ ﺑﻰارزش، ﺑﺎﻃﻠﻪ ﺣﺎﺻﻞ از ﻛﺎرﺧﺎﻧﻪ ﻓﺮآورى، ﻛﺎﻧﺴﻨﮓ بهجا ﻣﺎﻧﺪه از ﻓﺮوﺷﻮیی ﺗﻮدهها و ﺳﺮﺑﺎره (Slag)، از جمله انواع باطلههای معدنی هستند.
باطلههای معدنی مانند سایر پسماندها و ضایعات، میتوانند گنج پنهان در معادن لقب گیرند؛ بدین معنی که با اتمام ذخایر سطحی و هزینههای تمامشده به نسبت بالا در معادن زیرزمینی، ارزش اقتصادی ویژهای پیدا میکنند.
مخصوصا با پیشرفت تکنولوژی و افزایش نرخ مواد معدنی، بسیاری از باطلههای معدنی که در گذشته بهوجود آمدهاند، امروزه بهعنوان ماده معدنی باارزش مورد استفاده قرار میگیرند.
برای مثال، سرباره کورههای قدیمی ذوب مس، امروزه یک ماده معدنی باارزش محسوب میشوند. بهطور کلی باطلههای معدنی بیشتر بهعنوان یک فرصت اقتصادی بزرگ شناخته میشوند؛ البته در صورت عدم مدیریت آنها میتوانند تبدیل به یک معضل نیز برای معدنکاران و سایر افراد شوند.
طبق آمار جهانی ۸۰ درصد از شکستهای حادث شده برای سدهای باطله قابل کنترل و تنها ۲۰ درصد غیرقابل کنترل بوده است.
از نگاه محیطزیستی نیز انتخاب روش مناسب و بهینه دفع و انواع ذخیرهسازی باطلهها، وابسته به مرحلهای در چرخه معدنکاری است که باطله از آن حاصل میشود.
این روند به نوبه خود تابعی از رئولوژی و انتقالپذیری باطلهها، واکنشپذیری شیمیایی و بیولوژیکی آنها بوده و نیاز به بازگشت آب، درصد بازیابی آب فرآوری و در دسترس بودن آب تازه برای فرآوری دارد.
این انتخاب همچنین تحتتاثیر شرایط آب و هوایی محل، توپوگرافی، فاصله و ارتفاع محل انتخابشده برای انباشت باطله و شرایط اعمالشده توسط بهرهبردار معدن است.
باطلهها ممکن است در تاسیسات سطحی یا در حفرات ذخیره، یا بهعنوان پرکننده در فضاهای زیرزمینی استفاده شوند. انتقال باطلهها با پمپ کردن در یک خط لوله، رایجترین روش مورد استفاده است.
در زمینه مدیریت صحیح باطلههای معدنی به منظور استفاده حداکثری از ارزش آنها و همچنین جلوگیری از زیانهای زیستمحیطی باطلهها دولت میتواند نقش مهمی را ایفا کند.
اقدام سریع دولت نسبت به تدوین استانداردهای جامع در این زمینه، ایجاد ساز کارهای نظارتی مکفی بر معادن، ایجاد بانکهای اطلاعاتی جامع در زمینه باطلههای معادن کشور، بررسی وضعیت سدها و دپوهای باطلهها در معادن و کارخانجات فرآوری از جمله راهکارهایی است که میتواند در شرایط فعلی از بروز فجایعی بزرگ در این زمینه جلوگیری کند.
بهطور کلی، حدود ۳۰ دستورالعمل، استاندارد و پروژه نوآورانه در زمینه باطلهها در سراسر جهان تدوین وعملیاتی شده است.
از جمله این استانداردها میتوان به این موارد اشاره کرد: استاندارد اتحادیه جهانی حرفهای مواد معدنی (GMPA)، استاندارد GRID-Arendal در پروژه پرتال جهانی سدهای باطله، استاندارد کمیسیون بینالمللی سدهای بزرگ (ICOLD) در سند طراحی پایدار و عملکرد سدهای باطله بعد از بسته شدن بولتن ۱۵۳، استاندارد کمیسیون بینالمللی سدهای بزرگ (ICOLD) در سند فناوریهای روزآمد طراحی سد باطله.
باید توجه داشت که مسئله مدیریت باطلههای معدنی، یک چالش جهانی بوده و در دنیا حوادث و مشکلات زیادی را به وجود آورده است. بهطور مثال، شکست سد در معدن Exportaciones de Minerales de Topia SA کشور مکزیک، سرریزشدن مخزن و رهاسازی آب و باطلهها معدن Yichun Luming در کشور چین، شکست هیپ باطله در معدن Shwe Nagar Koe کشور میانمار و… همگی از نتایج عدم مدیریت صحیح باطلهها بوده که در سالهای اخیر به وجود آمده است.
برای مدیریت صحیح باطلههای معدنی، راهی جز آموزش و انگیزش شرکتهای معدنکاری و همچنین نظارت کافی و مداوم دولت وجود ندارد؛ بدین معنی که در کنار جریمهها و کیفرهای احتمالی در صورت عدم اجرای صحیح این برنامهها، باید نظام تشویقی نیز در نظر گرفته شود.
در این باره پیشنهاد میشود دولت از ظرفیتهای قانونی برای تخفیفهای حقوق دولتی و مالیاتی معادن در صورت اجرای دقیق پروتکلهای مدیریت باطلهها بهره گرفته گیرد.